منفعت سرمایه و سرکوب جهانی‏ست
شباهنگ راد شباهنگ راد

در منطق سرمایه، گلوله پاسخ هرگونه اعتراض است. چنین سیاست و فلسفه‏ای فرامنطقه‏ای و کشوری‏ست. به باور حاکمان باید هر خیزش و بیان مطالبات به‏حق را لت و پار و در نطفه خفه نمود. زبان و ادیباتی که در تخالف با زبان و ادبیات کارگران و زحمت‏کشان است. انسان از منظر سرمایه به‏عنوان کالای سودده به حساب آمده و می‏بایست در خدمت به‏خواسته‏های اقتصادی و سیاسی‏اش قرار گیرد. موظف به کار و تولید بیشتر است. این متد و خواست، همگانی‏ست و رنگ و پوست و مرز نمی‏شناسد و داستان سرمایه هم، فقط و فقط حفظ و تداوم منفعت است.  

به جهان کنونی تحت سیطره‏ی سرمایه‏داران بین‏المللی و هم‏چنین به زندگی میلیاردها انسان محروم - را که روزانه دارد توسط رسانه‏های امپریالیستی مخابره می‏گردد، نگاهی- بی‏اندازیم تا بر عمق و ابعاد وحشی‏گری‏های حاکمان پی بیریم. دارند هم‏زمان با استثمار وحشیانه و تعرض به تتمه‏های کارگران و زحمت‏کشان جنگ براه می‏اندازند و زیر ساخت‏های جوامع‏ی بشری را زیر و رو می‏کنند. مفاهیم انسانی و یرسمیت شناختن حق و حقوق در دنیای فعلی، بی‏معنی و لوث شده است و سخن از طرح مطالبات اولیه در چنین مناسبات و روابطی، جرمی نابخشودنی به حساب آمده و جواب آن گلوله است.

همه‏جا این‏چنین است و همین چند وقت – یعنی در 16 اگوست 2012 – بود که پلیس افریقای جنوبی در اقدامی وحشیانه به روی کارگران معادن پلاتین منطقه‏ی ماریکانا، که دست به اعتراض زده بودند، آتش گشود و جان چند تن از آنانرا گرفت و چندین نفر را زخمی و هم‏چنین صدها نفر دیگر را دستگیر نمود. البته که تعرض وحشیانه‏ی حافظان سرمایه‏ی افریقای جنوبی به کارگران، تک‏مورد و نمونه نیست و بارها و بارها زورمداران همراه با چپاول و استثمار، به سرکوب اعتراضات و اعتصابات آن‏ها پرداخته‏اند. چرا که بر این باوراند بدون کار بست سلاح قادر به پیشبرد نظم دل‏بخواه‏ی خود نیستند. به عبارتی دیگر سیمای زندگی کارگران و زحمت‏کشان منطقه‏ی خاورمیانه، افریقا، امریکا و دیگر قاره‏ی جهان شبیه به‏هم است. سرمایه‏داران استثمار و بی‏عدالتی‏ها را به اوج خود رسانده‏اند و مزد در ازای کار نیست و مزدهای ناچیز هم کفاف زندگی بخور و نمیر را نمی‏دهد. می‏خواهند تا کارگر بیشتر تولید کند و کمتر دست‏مزد دریافت نماید و در عوض، سرمایه سود بیشتری به جیب زند. کار و تولید در میادین تحت سلطه‏ی سرمایه هم کاملاً طاقت‏فرساست. فقدان امکانات بهداشتی و کاری و به تبع‏ی آن‏ها گرانی سرسام‏آور زندگی کمر کارگران را خُرد نموده است. واقعیت این است‏که کارگران سرتاسر دنیا و از جمله معدن‏چیان افریقای جنوبی توان سازمان‏دادن و تهیه‏ی ابتدائی‏ترین نیازهای زندگی را از دست داده‏اند. فقر و نداری دارد بیداد می‏کند و به بهانه‏ی دفاع از صلح و آزادی هم دارند بر دامنه‏ی بگیر و به بندها و سرکوب‏ها می‏افزایند.

در حقیقت طبقه‏ی سرمایه مدافع‏ی فشار هر چه بیشتر به زندگی توده‏های محروم است و در مقابل هم طبقه‏ی کارگر خواهان حقوق بیشتر و زندگی بهتر است؛ خواهان جامعه‏ی انسانی‏ست؛ جامعه‏ای که در آن بی‏عدالتی‏ها و نابرابری‏ها به ابدیت به پیوندد و همه از نعمات و امکانات جامعه بهره ببرند. این‏ها افکار کارگران را تشکیل می‏دهد و بی‏گمان چنین اهداف و خواسته‏های به‏حقی، با خُلق و خوی سرمایه‏داران کمترین قرابتی ندارد و بی دلیل هم نیست که هر زمان کارگر - و آن‏هم - در هر گوشه‏ای از جهان سرمایه‏داری دارد به میدان می‏آید و دست به اعتراض می‏زند با آتش سلاح‏های ارگان‏های مدافع‏ی آنان روبرو می‏گردد.

سرمایه جان کارگر را به لب‏اش رسانده است؛ حقوق‏اش را نمی‏دهد و دارد اخراج‏اش می‏کند و از باز پرداخت دست‏مزدهای‏اش سر باز می‏زند. کارگر خواهان حقوق عادلانه‏ی در ازای کار است و نمی‏توان هم تا ابد به یُمن سلاح‏های مدرن و با زور و سرکوب خواسته‏های بدیهی و اولیه‏ی کارگران را پس زد. البته که سرمایه بنابه ماهیت و رسالت‏اش راه و چاره‏ی دیگری ندارد و می‏خواهد بحران دائم‏التزایدش را با سرکوب و با براه اندازی جنگ‏های خانما‏ن‏سوز و تخریبی، پاسخ دهد؛ می‏خواهد تحت لوای "برقراری نظم نوین جهانی" دنیا را به کام میلیاردها انسان محروم تلخ نماید. این سیاستِ قدرت‏مداران جهانی می‏باشد و در مقابل منفعت کارگران سرتاسر جهان و بویژه کارگران افریقای جنوبی هم با نابودی حاکمان و تمامی نهادهای به اصطلاح مدافع‏ی کارگر گره خورده است. پر واضح است‏که زمانی کارگران افریقای جنوبی از شر حاکمان زورگو رهائی خواهند یافت که ریشه‏ی سرمایه خشکانده شود؛ زمانی کارگران افریقای جنوبی و دیگرهم‏قطاران‏شان به اهداف دیرینه‏ی خود دست خواهند یافت که در صفی واحد و یک‏پارچه و برهبری مدافعین‏شان، نظام سرمایه‏داری و ارگان‏های سرکوب‏گر وابسته به آنانرا نشانه گیرند.

گواه تاریخ بر آن است‏که سرمایه مدافع‏ی برسمیت شناختن حق و حقوق توده‏های محروم و بویژه کارگران نیست و مهمتر از آن این‏که به اثبات رسیده است هیچ جنبش اعتراضی کارگری – توده‏ای هم، بدون هدایت کمونیستی و سر سالم، ره بجائی نخواهد بُرد. در حقیقت سرمایه‏داران و بویژه حاکمان افریقای جنوبی به این دلیل بر سر کاراند که جنبش‏های اعتراضی کارگری فاقد سازمان رزمنده‏ی کمونیستی‏ست. سازمانی که بتواند در گره‏گاه‏های تاریخی نقش ایفاء نماید و جامعه‏ی انسانی را به مسیر حقیقی‏اش رهنمون سازد. متأسفانه جنبش‏های اعتراضی کارگران و توده‏های محروم افریقای جنوبی به‏مانند دیگر جنبش‏های اعتراضی از چنین نقصان‏ها و نارسائی‏هائی در رنج و عذاب‏اند و بی دلیل هم نیست که سرمایه علی‏رغم بحران گریبان‏گیرش هم‏چنان در سرتاسر جهان دست بالا را دارد و از تعرض خویش پس نمی‏کشد. در حقیقت فضای دنیا به دلیل تعرض بی‏حد و حصر سرمایه ملتهب است و هم‏چنین مشاهده‏ی اعتراضات کارگری – توده‏ای در سرتاسر جهان و بویژه کارگران معادن افریقای جنوبی علیه‏ی حاکمان و سرمایه‏داران، بنوبه‏ی خود نمایان‏گر این واقعیات است‏که افکار و عمل‏کرد کارگر با تغییر و دگرگونی مناسبات حاکم بر جامعه سازمان یافته است.

از منظری دیگر و بنابه مطالعات و مشاهدات عینی می‏توان بر این نکته تاکید ورزید که جنبش‏های اعتراضی کارگری – توده‏ای نیاز به سامانیابی و سازماندهی کمونیستی دارد. چرا که کارگر خواهان تداوم زندگی نکبت‏بار تحمیلی سرمایه‏داران به میلیون‏ها انسان محروم نیست. علناً و فارغ از صدها محدودیت و رو در رو شدن با سلاح‏های مدرن امپریالیستی به‏میدان آمده است و خواهان تغییر وضعیت ناهنجار کنونی‏ست. خواهان نقش‏آفرینی و انتخاب سیاست‏های مقابله‏ای از جانب نیروهای مدافع‏اش علیه‏ی سرکوب‏گران و حافظان نظام‏های سرمایه‏داری می‏باشد. این خواست واقعی و باطنی کارگران است و پر واضح است‏که بدون بُرش کمونیستی و بدون رد سیاست‏ها و تاکتیک‏های نافرجام و ناموفق و بدون سازماندهی جدید و فعال، جنبش‏های اعتراضی کارگری – توده‏ای از مسیر پیش‏رونده‏ی خود باز خواهند ماند. در حقیقت پرچم کمونیستی زمانی در سرزمین‏های تحت سلطه‏ی سرمایه برافراشته خواهد شد که سازمان‏های مدافع‏ی طبقه‏ی کارگر با تمام قوا، سرکوب‏گران و حامیان ریز و درشت سرمایه را عملاً مورد خطاب قرار دهند و دستان و افکار استثمارگران را از سفره‏ی تهی کارگران و جامعه قطع نمایند. 

سپتامبر 2012

شهریور 1391

 

 


September 12th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي